ادامه نظریه آشوب - دانستنی های علم ریاضیات و اقتصاد
***
نتیجه در مورد آب و هوا و در مورد بسیاری دیگر جنبههای عالم، این است که اینها از اساس قابل پیشبینی نیستند، فارغ از اینکه چه مقدار اطلاعات در کامپیوترها روی هم انباشته شود. این فیالواقع «آشوب» نیست چون اثر پروانهای بالاخره الگوهای علی را میپذیرد اگرچه همراه با پیچیدگی بسیار، اما حتی اگر این الگوها نیز شناخته شوند، چه کسی در جهان میتواند پر زدن یک پروانه را پیشبینی کند؟
نتیجه نظریه آشوب این نیست که جهان واقعی آشوبناک یا اساسا غیرقابلپیشبینی یا نامتعین است، بلکه یعنی در عمل بسیاری مسائل قابل پیشبینی نیستند و خصوصا ابزارهای ریاضی همچون حساب دیفرانسیل که سطوح صاف و تغییرات بینهایت کوچک را مفروض میگیرند، در مواجهه با بخش بزرگی از جهان واقع خدشه میپذیرند.**
خواندن قسمت اول 1 - نظریه آشوب
نظریه آشوب
تباهی اقتصاد ریاضیاتی از درون؟
***
قسمت 1 :
داغترین
عنوان در ریاضیات، فیزیک و علومی اینچنین «نظریه آشوب» است. این نظریه به
جهت دلالتهایش نظریهای تند به نظر میرسد اما هیچکس آن را متهم به
غیرریاضیاتی بودن نمیکند چون محاسبات پیچیده و نمودارهای پیشرفته
کامپیوتری را در بر دارد و عملا در مرزهای دانش ریاضیات است.
با
نگاهی عمیقتر میتوان گفت نظریه آشوب واکنشی در برابر تلاشها، سرمایهها و
امیدهایی است که برای دههها بر سر موضوعاتی گذاشته شد که در پی نفوذ کردن
به لایههای عمیقتر اتمی و لایههای بیرونیتر کهکشانها بود. نظریه آشوب
تمرکز علمی را در پایان به جهان «میکروسکوپیای» بازگرداند که برای همه ما
آشنا است.
راست است که نظریه آشوب از رشته پست و مایوسکننده هواشناسی آغاز شد. چرا به نظر میرسد که برای تمام هواشناسان پیشبینی هوا غیرممکن است - در حالی که آنها کامپیوترهای قدرتمندتر و اطلاعات بیشتری دارند؟ دو دهه پیش ادوارد لورنز، متخصص هواشناسی در دانشگاه امآیتی با این کشف که حتی تغییری کوچک در آب و هوا میتواند تغییرات بعدی ویرانگر را موجب شود، به سمت نظریه آشوب کشیده شد. او با نامیدن آن به اثر پروانهای قصد داشت بگوید اگر یک پروانه پرهایش را در برزیل تکان دهد، همین میتواند موجب یک توفان در تگزاس شود. از آن پس این کشف که عوامل کوچک و غیرقابل پیشبینی میتوانند موجب اثرات آشوبناک و حیرتآور شوند در دیگر حیطههای به ظاهر بیارتباط علم توسعه یافت.
***