نظریه آشوب
تباهی اقتصاد ریاضیاتی از درون؟
***
قسمت 1 :
داغترین
عنوان در ریاضیات، فیزیک و علومی اینچنین «نظریه آشوب» است. این نظریه به
جهت دلالتهایش نظریهای تند به نظر میرسد اما هیچکس آن را متهم به
غیرریاضیاتی بودن نمیکند چون محاسبات پیچیده و نمودارهای پیشرفته
کامپیوتری را در بر دارد و عملا در مرزهای دانش ریاضیات است.
با
نگاهی عمیقتر میتوان گفت نظریه آشوب واکنشی در برابر تلاشها، سرمایهها و
امیدهایی است که برای دههها بر سر موضوعاتی گذاشته شد که در پی نفوذ کردن
به لایههای عمیقتر اتمی و لایههای بیرونیتر کهکشانها بود. نظریه آشوب
تمرکز علمی را در پایان به جهان «میکروسکوپیای» بازگرداند که برای همه ما
آشنا است.
راست است که نظریه آشوب از رشته پست و مایوسکننده هواشناسی آغاز شد. چرا به نظر میرسد که برای تمام هواشناسان پیشبینی هوا غیرممکن است - در حالی که آنها کامپیوترهای قدرتمندتر و اطلاعات بیشتری دارند؟ دو دهه پیش ادوارد لورنز، متخصص هواشناسی در دانشگاه امآیتی با این کشف که حتی تغییری کوچک در آب و هوا میتواند تغییرات بعدی ویرانگر را موجب شود، به سمت نظریه آشوب کشیده شد. او با نامیدن آن به اثر پروانهای قصد داشت بگوید اگر یک پروانه پرهایش را در برزیل تکان دهد، همین میتواند موجب یک توفان در تگزاس شود. از آن پس این کشف که عوامل کوچک و غیرقابل پیشبینی میتوانند موجب اثرات آشوبناک و حیرتآور شوند در دیگر حیطههای به ظاهر بیارتباط علم توسعه یافت.
***