بررسی عملکرد، بازتاب برداشت‌ها و باورهای شخصی در social network ها

شبکه های اجتماعی,فیسبوک,لینکدین,تویتر


در بیشتر شبکه‌های اجتماعی، کمبود کاربر مؤلف و تأثیرگذار است. ما البته انتظار نداریم در شبکه‌های اجتماعی، کاربران به مانند محیط وبلاگستان عمل کنند و نوشته‌های طولانی بنویسند، اما نکته‌ای که مشاهده می‌شود این است که حتی در زمان ارسالی گروهی لطیفه‌ها، اشاره کردن به مناسبت‌های روز و ارسال عکس‌های سرگرم‌کننده، خلاقیتی مشاهده نمی‌شود.


کمبود دیگر، نبود «زاویه دید» متفاوت است. کاربران شبکه‌های اجتماعی علاقه به تکرار و کپی پیست دارند. آنها حتی در مورد یک رخداد تازه از زاویه دید دیگری اظهار نظر نمی‌کنند. شاید این امر به خاطر نبود تمرین در آنها بوده باشد. مقصودم چیست؟


زمانی را به خاطر می‌آورم که خبری از اینترنت نبود، در آن زمان وقتی فوتبال یا فیلمی می‌دیدم یا حادثه‌ای رخ می‌داد، در ذهنمان نکات و چیزهای جالبی در مورد آن به نظرمان می‌رسید. اما به خاطر نبودی محیطی گروهی برای تبادل این برداشت‌های شخصی، اینها همیشه در ذهنمان انبار می‌شدند، اما به ندرت اتفاق می‌افتاد که دست‌جمعی مثلا در مورد فیلمی که از تلویزیون پخش شده بود، صحبت می‌کردیم و آن وقت بود که پی می‌بردیم که خیلی از چیزهای با مزه به زعم ما، اتفاقا مورد توجه همکلاسی‌هامان هم قرار گرفته بود.


اما شهامت و میل به عمومی کردن این برداشت‌های شخصی در محیط شبکه‌های اجتماعی نیاز به تمرین دارد. می‌دانید مشکل شبکه‌های اجتماعی چیست؟


ارزش در شبکه‌های اجتماعی میزان لایک و cool به نظر رسیدن است. به همین خاطر خیلی‌ها می‌هراسند که برداشت‌های شخصی‌شان به یکباره آنها را فردی متفاوت و عجیب بنمایاند. درست به همین خاطر است که آنها ترجیح می‌دهند از راه‌های امتحان پس داده برای کسب محبوبیت استفاده کنند و این راه چیزی نیست جز کپی پیست چیزهایی که قبلا مورد توجه قرار گرفته‌اند.


***


ما انتظار داریم که در شبکه‌های اجتماعی، تک تک کاربران، به تناوب خودی نشان بدهند و سعی کنند که تأثیرگذار باشند. اما چیزی که برجسته است، عدم تمایل به بروز دادن ذهنیت مستقل و یا اصلا اندیشیدن در شبکه‌های اجتماعی است.

به زبان ساده، ما خیلی کم شاهد شروع جملاتی با واژه‌های نخستین: به اعتقاد من …، به باور من …، من فکر می‌کنم …، تصور من این است که … هستیم!


اگر این امر فقط در مورد موضوعاتی رخ می‌داد که چنان که افتد و دانی، خیلی‌ها به خاطر مصلحت‌اندیشی، عامدانه در مورد آنها اظهار نمی‌کنند، موضوع قابل توجیه بود، اما جالب است که این کمبود و نقیصه، حتی در مورد موضوعات ساده هم مشاهده می‌شود.


پایان